● محافظ شخصی برای یک میمون
یک باغ وحش در چین برای راحت کردن یک بچه میمون یتیم از شر حیوانات قلدر تر و بزرگ تر باغ وحش یک سگ را به عنوان محافظ شخصی و تمام وقت او در نظر گرفته است.کارکنان باغ وحش «جیائوزو» می گویند: همیشه حیوانات بزرگ این میمون کوچک را اذیت می کردند و چندین بار ما به موقع سر رسیدیم و او را نجات دادیم. به همین خاطر یک سگ را در قفس این میمون قرار دادیم تا از او حفاظت نماید.
کارکنان باغ وحش از نتیجه تصمیم خود بسیار راضی هستند و می گویند: این سگ که «سای هو» نام دارد وظیفه خود را به نحو احسن انجام می دهد. هروقت حیوانی این میمون کوچک را اذیت کند او به سرعت در محل حاضر می شود و مزاحمین را از او دور می کند.
بچه میمون هم که خیلی باهوش است هر وقت بوی خطر را حس می کند می دود و به پشت سگ می پرد و به او می چسبد.
مدیر این باغ وحش می گوید: «این میمون وقتی متوجه حضور سگ در قفس خود شد خیلی ناراحت بود و چند بار سعی کرد با حیله او را از خود دور کند ولی «سای هو» بالاخره او را به راه آورد و باهم دوست شدند.»
● این مرد یک دیکشنری را خواند
دیکشنری معروف و بزرگ آکسفورد مسلما از نظر خیلی از افراد انتخاب مناسبی برای مطالعه در اوقات فراغت نیست و تنها به عنوان یک کتاب مرجع عالی در کشورهای مختلف به ویژه انگلیس مورد استفاده قرار می گیرد ولی مردی به نام «امون شی» موفق شد، خواندن این کتاب بیست و دو هزار صفحه ای را به اتمام برساند. او که ۳۷ سال دارد از ۱۰ سالگی به انواع فرهنگ های لغات علاقه داشته و یک سال تمام وقت صرف کرده تا تمام لغات ۵۹ میلیونی این فرهنگ را از A تا Z بخواند.
بدین ترتیب او هر روز میزانی برابر با یک کتاب رمان مطالعه می کرده است. «امون شی» که از مهاجران نیویورکی می باشد روزی ۱۰ ساعت به زیرزمین کتابخانه محل زندگی خود می رفت و کتاب فرهنگ بیست جلدی آکسفورد را می خواند تا سرانجام آن را تمام کرد. او هربار که با یک لغت جالب مواجه می شد آن را درون دفتری می نوشت تا مبادا آن را فراموش کند. از جمله کلمات جالب توجه از نظر «امون شی» Obmutescene به معنای «آرام از روی تمایل»، Hyperglast به معنای«کسی که خنده اش را قطع نمی کند» و deipnosophist به معنای «کسی که هنر رستوران داری را فرا گرفته است» می باشند که در دفتر او به ثبت رسیده اند. او اعتراف می کند که گاهی واقعا از این کار خسته می شد و از اینکه می دید هیچ یک از لغات یک صفحه را اصلا نمی داند ناامید می شد.
او در کتاب تازه خود با نام «مطالعه دیکشنری آکسفورد یک مرد، یک سال که ۲۱۷۳۰ صفحه دارد» می نویسد: بعضی روزها احساس می کنم اصلا به زبان انگلیسی صحبت نمی کنم. انگار به یک کشور خارجی آمده ام و باید یکی از آن کتاب های جیبی راهنمای توریست را همراه داشته باشم تا بتوانم یک فنجان قهوه سفارش دهم.»او می گوید از سال ها پیش در فکر این بوده که اقدام به خواندن این کتاب عظیم کند و سرانجام به آرزوی خود رسید.
● در جستجوی ساحل سرقت شده
پلیس جامائیکا در حال بررسی سرقت معماوار از یک ساحل در شمال این جزیره می باشد. طبق تخمین های انجام شده پانصد کامیون از ماسه ساحل کوران اسپرینگ برداشته و برده شده است. به گزارش خبرگزاری بی بی سی بازرسان پلیس می گویند: احتمالا رقبای بخش توریسم عامل این سرقت هستند زیرا یک ساحل خوب یک دارایی با ارزش برای ساخت هتل در این جزیره کارائیبی می باشد. گفتنی است؛ ساحل کوران اسپرینگز واقع در منطقه «ترلاونی» در شمال جامائیکا دارای ماسه هایی سفید به وسعت ۱۳۰۰ فوت بود و احتمالا سارق، قصد داشته با برداشتن مقدار زیادی از این ماسه ها برنامه ریزی گسترش جذب توریست به منطقه را به حال تعلیق در آورد.
گفته می شود که احتمالا برخی مقامات دولتی و ماموران پلیس با سارق یا سارقین همدست بوده اند زیرا افراد بسیاری در منطقه هستند که میل ندارند افراد غریبه بیش از این به محیط زندگی آنها وارد شوند. ماموران پلیس تاکنون آزمایش های بسیاری روی نمونه ماسه های سواحل مختلف انجام داده اند تا دریابند آیا این ماسه ها با ماسه های دزدیده شده هماهنگی ساختاری دارند یا خیر.
● مدعی دروغین در نیجریه
پلیس نیجریه اعلام کرد: یک مرد که پسر جوانش را «بت» قرار داده و از مردم می خواست تا او را عبادت کنند، دستگیر شد.
«سامایلا طهیر»، مغازه دار نیجریه ای و پدر این پسر جوان، پس از دستگیری در مقابل دادگاه عالی نیجریه گفت: من پسرم را مجبور به این کار نکردم، او خودش را شبیه بت می کرد و مردم مجبور بودند، او را بپرستند، او به مدرسه نمی رفت و همیشه در گروه های خلافکار بود.
● حکایت پیرزن جودوکار
سه نوجوان بریتانیایی که قصد دزدی از یک پیرزن ۶۸ ساله را داشتند، توسط این زن که قهرمان جودو در سال های گذشته بود، دستگیر شده و به پلیس تحویل داده شدند.
«جنت لین» ۶۸ ساله اهل جنوب غرب شهر دوون در جنوب غرب انگلستان، زمانی که در پارک تورکوآی منتظر دوستش بود، سه نوجوان به سمت او آمده و ساک دستی او را که حاوی تلفن همراه، چتر و ۱۰۰ پوند بود، دزدیدند اما خانم «لین» که قهرمان جودو در دهه ۱۹۵۰ میلادی بود، یک بار دیگر به یاد جوانی خود افتاد و دو پا داشت دو تای دیگر هم قرض گرفت و مانند باد به دنبال آن سه نوجوان سارق دوید و سرانجام یکی از آنان را گیر انداخت!
● دوستان قدیمی، خواهر بودند!
دو زن که سالیان طولانی با یکدیگر دوست بودند و در کنار یکدیگر در یک مغازه فعالیت می کردند، متوجه شدند که با هم خواهر هستند.«دبی دی» ۴۴ ساله و «مرلین موریس» ۳۵ ساله که مدت زیادی است، با یکدیگر دوست هستند، پس از آن که متوجه شدند نسبت خواهری با هم دارند، شوکه شدند. «دبی» که خواهر بزرگتر است، زمانی که تنها دو ماهه بوده به علت جدایی والدینشان به فرزندخواندگی پذیرفته شده و تاکنون با آن خانواده زندگی می کرده است.
این دو خواهر که در یک فروشگاه محلی کار می کنند، فرزندانشان را به یک مدرسه می فرستادند.
● رانندگی کودک ۹ ساله!
یک مادر مریض اهل اونتاریوی کانادا از کودک ۹ ساله اش خواست تا برای کمک به او تا بیمارستان رانندگی کند.به گزارش «شین هوا»، پلیس تورنتوی کانادا، اعلام کرد: یک کودک را در حال رانندگی در بزرگراهی دستگیر کردیم، اما مدتی بعد متوجه شدیم که مادر این کودک حالت غیرعادی داشته و از دختر خود خواسته برای کمک به او تا بیمارستان رانندگی کند.این کودک ۹ ساله به آهستگی در طول بزرگراه اصلی به سمت بیمارستان در حال رانندگی بود که پلیس او را متوقف کرد.
● به خاطر نامزد
یک مرد برای آن که به نامزدش ثابت کند که هر کاری از دستش بر می آید، با پوشیدن لباس گوریل اقدام به خارج شدن از منزل کرد، اما توسط پلیس دستگیر شد.سخنگوی پلیس آمریکا گفت: این مرد ۲۰ ساله در حالی که در خیابان ششم شهر آلتونا، در حال رفتن به سمت یک فروشگاه و قصد خرید یک بسته سیگار را داشت، دستگیر شد.علت دستگیری این مرد، داد و فریاد افرادی بود که در این فروشگاه حضور داشتند که گمان کرده بودند، این مرد یک گوریل واقعی است.مرد جوان پس از آن که دستگیر شد، در بازجویی ها گفت: فقط برای آنکه به نامزدم ثابت کنم که هر کاری از دستم بر می آید، اقدام به پوشیدن این لباس کردم، اما اصلا قصد ترساندن و آزار رساندن به کسی را نداشتم.
● آرامش بخش ترین اتاق دنیا
یک روانشناس انگلیسی ادعا می کند آرامش بخش ترین اتاق دنیا را ساخته است. «ریچارد وایزمن» این اتاق را در دانشگاه هرت فورد شایر دایر نموده و برای ساخت آن حاصل سال ها تحقیق علمی برای آرامش بخشی به انسان را در کنار هم گرد آورده است.از مشخصه های این اتاق تشک و بالش نرم، بوی عطر سنبل، نور سبزرنگ ملایم، موسیقی آرام و نوری آبی رنگ به منزله آسمان آبی می باشند. تمام کارمندان آشفته حال بانک ها، مدیران شرکت های مالی و تمام کسانی که به گونه ای نگرانی های دنیا را باخود یدک می کشند می توانند به این اتاق جادویی بروند و به آرامش برسند.
پروفسور وایزمن با توجه به صحبت ها و نوع استرس روانی مراجعه کنندگان وضعیت این اتاق را تنظیم می کند و به آنها اجازه می دهد مدتی را در آن بگذارنند. او می گوید: «مردم دنیا تمام خصیصه های این اتاق را از قبل می دانسته اند و همگی آنها کشف شده بودند ولی تاکنون هیچ کس همه آنها را در کنار هم قرار نداده بود. ما قصد داریم در یابیم که آیا کنار هم قرارگرفتن همه این مشخصات که لازمه آرامش داشتن می باشد، می تواند انسان را به اوج راحتی خیال برساند؟» وقتی از او پرسیده شد که آیا خود از آن اتاق استفاده کرده است، گفت: «من تاکنون تا به آن حد استرس نداشته ام که بتوانم تاثیر این اتاق را بر رفع آن برای خودم امتحان کنم.»
نظر یادتون نره